مداح اهل بیت
مَدّاح اهل بیت اصطلاحا به افرادی گفته میشود که در مراسم مذهبی شیعه به خصوص در مراسمی که به مناسبت روزهای ماه قمری محرم، نیمه شعبان، فاطمیه و زادروز و مرگ امامان شیعه برگزار میشود اشعاری با مضامین مذهبی را به صورت مولودی و یا نوحه میخوانند.

از آنجا که مداحان در ایام محرم بخشهایی از کتاب روضه الشهدا فی مقاتل اهل بیت را میخوانند به آنها روضهخوان نیز گفته میشود.
مدح
مدح اصطلاحاً به تعریف کردن از دیگری گفته میشود. در فرهنگ ایرانی مدح جایگاه بزرگی داشته است. شاهان ایران و اکثر نقاط دنیا به اینکه از آنها تعریف شود اهمیت زیادی میداده اند.
روضةالشهدا
روضةالشهدا (به معنی باغ شهدا) مقتلی است در ده فصل که عمدتاً بر سرگذشت حسین بن علی و وقایع حزنانگیز کربلا متمرکز است. نگارش آن در سال ۹۰۸ و توسط ملا حسین واعظ کاشفی به انجام رسید. این اثر به سید عبدالله میرزا، مشهور به سید میرزا و همسر دختر سلطان حسین بایقرا، تقدیم شدهاست. برخی از منابع از او با نام میرزا مرشدالدین عبدالله یاد کردهاند و او را برادرزاده یا خواهرزادهٔ سلطان میدانند. روضةالشهدا توسط محمد فضولی تحت عنوان حدیقةالسعدا به ترکی برگردانده شدهاست.
روضةالشهدا بیش از آنکه ریشه در واقعیتهای تاریخی داشته باشد، از تخیل شخصی ملا حسین واعظ کاشفی سرچشمه گرفتهاست.
مقتلالحسین
مقتل در لغت به معنی محل قتل و در اصطلاح به گزارشات به قتل رسیدن امامان اشاره دارد. در میان مقتل ها مقتل امام سوم شیعیان از همه مهم تر و بیشتر مورد توجه است.
مقتل الحسین نام دستهای از کتب است، که وقایع کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شدهاست.
منابع دست اول
منابع دست اول نبرد کربلا به دو دسته کلی تقسیم میشود. دسته اول احادیث و بیانات اهل بیت است که در بخش عمده آن در کتب حدیث گرد آمدهاست. دسته دوم گزارشهای تاریخی برگرفته از روایات حاضران در حادثهاست.
از مقاتل دسته دوم به طور خاص مقتل ابومخنف نوشته ابومخنف(ف. ۱۵۷ هجری قمری) به طور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب الارشاد شیخ مفید در دسترس میباشد. از سایر گزارشهای تاریخی جز اندکی در خلال کتابهای تاریخ چیزی در دسترس نیست.
منابع دست دوم
منابع دست دوم مبتنی بر گزارشهای منابع دست اول است. این منابع در زمانی تهیه شدهاست که به علت فاصله تاریخی امکان دسترسی به روایات شاهدان واقعه میسر نبودهاست.
فهرستی از مهمترین منابع دست دوم به شرح ذیل است:
طبقات الکبری، ابن سعد (متوفی ۲۳۰)
انساب الاشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)
اخبار الطوال، دینوری (متوفی ۲۸۳)
تاریخ طبری (متوفی ۳۱۰)
الفتوح، ابن اعثم کوفی (متوفی حدود ۳۱۴)
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی (متوفی ۳۵۶)
معجم الکبیر طبرانی (متوفی ۳۶۰)
شرح الأخبار، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)
کامل الزیارات، ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)
امالی شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱)
ارشاد، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳)
روضة الواعظین، ابن فتال نیشابوری (متوفی ۵۰۸)
اعلام الوری، طبرسی (متوفی ۵۴۸)
مقتل الحسین خوارزمی (متوفی ۵۶۸)
تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (متوفی ۵۷۱)
مناقب ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸)
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)
مثیر الأحزان، ابن نما (متوفی ۶۴۵)
تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی (متوفی ۶۵۳)
اللهوف علی قتلی المطفوف (لهوف) سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴)
کشف الغمة، اربلی (متوفی ۶۹۲)
سیر اعلام النبلاء، ذهبی (متوفی ۷۴۸)
در میان منابع دست دوم اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته دانشمند شیعه سید پسر طاووس (ف. ۶۶۴ هجری قمری) جایگاهی ممتاز داراست.
چنانکه مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مینویسد نبرد کربلا در برخی از منابع بخصوص کتابهایی که برای مجالس روضه و عزا نوشته شده به شدت دچار تحریف شدهاست نظیر روضه الشهدا اثر حسین کاشفی(ف. ۹۱۰ هجری قمری)، محرق القلوب اثر مهدی نراقی و اسرار الشهادة اثر فاضل دربندی.
منابع متأخر
منابع متأخر کتابهایی هستند که در سده اخیر به بررسی و گزارش واقعه کربلا پرداختهاند. اکثر این کتابها از دو جهت با منابع تاریخی دست اول و دست دوم متافئت هستند. نخست آنکه با ورود تحریفات فراوان بخصوص در چند قرن اخیر در بیان حوادث نبرد کربلا، این کتابها تلاش داشتهاند که واقعیت تاریخی بدون تحریف را ارائه کنند. دوم آنکه عمدتاً دربردارنده تحلیلهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی هستند و به عبارت دیگر بیشتر تاریخ تحلیلی هستند و نه صرفاً تاریخ نقلی.
نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری
لمعات الحسین علیهالسلام تالیف علامهآیتالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی، حاوی برخی از خطبهها و موعظههای امام حسین علیهالسلام است که با ذکر مدارک معتبر نقل شده.
کتابشناسی اندیشه سیاسی عاشورا
ابوالقاسم سحاب، زندگانی حضرت ابیعبدالله الحسین سیدالشهداء (ع)، انتشارات کتاب سحاب، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴
فتح خون نوشته مرتضی آوینی
پس از پنجاه سال سید جعفر شهیدی
انوار الشهاده ، محمدحسین یزدی متوفای 1297ق
نبرد کربلا
نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی برابر ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. حسین بن علی (امام سوم شیعیان) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیر شرعی و غیرقانونی می دانست که بر خلاف پیمان صلح حسن بن علی و معاویه پسر ابوسفیان به شکلی مورثی به یزید اول رسیده بود.
حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشد و اگر این کار از دست او برنمیآید، فرماندهی را به شمر واگذارد.
روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت. جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر ۷۲ تن از لشکریان حسین به علاوه سر علی اصغر فرزند ۶ ماهه او را جدا کرده و بر بالای نیزهها گذاشتند و بر اجساد کشته شدگان اسب تاختند.
خیمهها تاراج و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی بهنام بجدل بن سلیم برای بدستآوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشتهشدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنیاسد دفن شدند.
پس از رویداد کربلا تعدادی از زنان و کودکان وابسته به سپاه حسین بن علی، اسیر و زندانی شده و آنان را به شام محل زمامداری یزید بن معاویه فرستادند. از دیدگاه مسلمانان کشته شدگان در نبرد کربلا شهید تلقی میگردند. پس از این نبرد حسین بن علی ملقب به لقب سیدالشهداء (سرور و آقای همه شهیدان) گردید.
هر ساله شیعیان، علویان و بسیاری از سنیان در ۱۰ روز نخست ماه محرم هر سال با برگزاری مراسمهای سوگواری از آن واقعه یاد میکنند. عزاداریها با رسیدن روز دهم (عاشورا) به اوج خود میرسد.
هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبودهاست اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشتهاست. نیرد کربلا یک واقعه تاریخی و اساسی در سنت و رسم شیعیان و تاریخ این مذهب محسوب میگردد. این درگیری هر ساله و به تناوب با برگزاری یادمانها و عزاداریها روایت و حکایت میشود. این رویداد از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شدهاست. به طوری که پس از آن قیامهای فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی سدههای بعد تا به امروز داشتهاست.
شیعیان معتقد هستند فداکاری حسین بن علی و رسالت نبرد کربلا به فرمان الهی بوده است و این رخداد تاریخی را لازمه بیدار شدن و آگاه شدن امت اسلامی و توقف غصب خلافت مسلمین به وسیله یزید میدانند.
پیشزمینه
حسین بن علی هنگام زمامداری پدرش، او را در جنگهای جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری قمری هنگام کشتهشدن برادرش حسن بن علی، معاویه حدود ۱۰ سال بهعنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، طبق بند دوم صلحنامه معاویه نمیبایست برای خود جانشینی انتخاب کند.
به روایت سلیم پسر قیس یک سال پیش از مرگ معاویه در حج سال ۵۹ هجری قمری حسین بنی هاشم، دویست نفر از اصحاب پیامبر و پانصد نفر از تابعان را در مِنی در خیمه خود گرد آورد. احادیث پیامبر مشتمل بر نصب علی به خلافت در غدیر خم و شأن و جایگاه اهل بیت را به یادشان آورد و آنان بر آن اقرار کردند و نیز از معاویه و ستمش انتقاد کرد. سپس با آنان پیمان بست که این مطالب را به خاندان و قبایل خود برسانند.
معاویه در نیمه رجب سال ۶۰ هجری قمری مرد و پسرش یزید را به جانشینی برگزید. حسین بن علی از همان نخست بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامهای به حاکم ولید پسر عتبه حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین بن علی، عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر به بیعت نشدند آنها را بکشد. حاکم مدینه در اجرای فرمان سستی کرد و یزید عمرو پسر سعید پسر عاص را به جایش گماشت. حسین که حاضر به بیعت با یزید نبود با خانواده خود شب بیست و هشت رجب از مدینه به مکه رفتند.
در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شدهبودند نامههای زیادی برای حسین بن علی نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین بن علی نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از سوی یزید به حکومت کوفه گمارده شدهبود و مردم کوفه را تهدید کردهبود، مسلم را تنها گذاشتند. عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و کشت. حسین با خانواده و یاران خود بهسمت کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمانشکنی مردم کوفه و کشتهشدن مسلم را آوردند.
عبیداللّه که بر اوضاع کوفه مسلط شدهبود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیرکردن حسین بن علی و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با ۳۰٬۰۰۰ نفر به کربلا فرستاد. این امر موجب شد تا شمار زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند و تنها نزدیک به ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده دادهبود که اگر حسین بن علی را بکشد، او را فرمانده ری خواهد کرد؛ اما پس از این ماجرا این کار را نکرد.
سپاه یزید
تعداد سپاهیانی که ابن زیاد برای جنگ با حسین گسیل کرد در منابع مختلف گزارش شدهاست. این تعداد دست کم ۴۰۰۰ نفر و در برخی گزارشها تا ۸۰۰۰۰ نفر برآورد است. اما مشهورترین تخمین حدود ۳۰۰۰۰ نفر است. طبق تحقیق سیدمجید پورطباطبایی ترکیب سپاه به شرح ذیل بودهاست:
۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر بن سعد
۲ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن
۳ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی
۴ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی
۵ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی
۶ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی
۷ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی نصر بن حرشه
۸ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی کعب بن طلعه
۹ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شبث بن ربعی
۱۰ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر
۱۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی
۱۲ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم
۱۳ـ ۵۰۰ تیراندازان همراه حصین
۱۴ـ ۵۰۰ نفر به فرماندهی عزرة بن قیس
جمع کل: ۳۱٬۰۰۰ نفر
سپاه حسین بن علی
به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده بود.
حسین زهیر بن قین را به فرماندهی جناح راست و حبیب بن مظاهر را به فرماندهی جناح چپ گماشت. میانه سپاه را نیز به برادرش عباس سپرد.
روز نبرد
بنا بر نقل سید بن طاووس، در کتاب لهوف، صبح عاشورا ابتدا حسین بریر پسر خضیر از زاهدان نامدار کوفه را جهت موعظه جانب لشکر عمر سعد فرستاد، ولی آنان اعتنا نکردند. سپس خود به نزد آنان رفت تا اتمام حجت کند. او گفت مرا بین دو چیز مخیر کرده اند. یا بجنگم و یا ذلت پذیرم و با یزید بیعت کنم، ولی ذلت از ما دور است. لذا با شما می جنگم.
سپس سپاه عمر سعد جنگ را آغاز کرد. این حمله با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه حسین بن علی آغاز شد. شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حملهای گروهی بکنند و سپاه حسین را نابود کنند. همه گردانهای سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم تلاش کردند که از خود دفاع کنند و نیمی از یاران او (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. شمار کشتهشدگان این حمله را ۴۱ تن گفتهاند. شماری از آنان (غیر از ۱۰ نفر از غلامان حسین و دودمانش و ۲ تن از غلامان علی)، عبارتاند از:
نعیم بن عجلان، عمران بن کعب، حنظله، قاسط، کنانه، عمرو بن مشیعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سیف بن مالک، عبدالرحمان درجی، مجمع عائذی، حباب بن حارث، عمرو جندعی، حلاس بن عمرو، سوار بن ابی عمیر، عمار بن ابی سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بنعمر، جبلة بن علی، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهیر بن سلیم، عبدالله و عبیدالله پسران زید بصری.
جنگ گروهی و تن به تن تا نماز ظهر ادامه یافت. هنگام نماز حسین به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد با نیمی از یاران در مقابل او صف بکشند تا بتواند به نماز بایستد. دشمن در هنگام نماز آنها را تیرباران کرد. سعید بدن خود را سپر قرار داد و به شهادت رسید.
صبح روز دهم محرم، حسین لشکریانش را که ۳۰ اسب سوار و ۴۲ پیاده بودند را آماده کرد. سمت چپ سپاه را به حبیب بن مظاهر، سمت راست را به زهیر بن قین و قلب را به عباس سپرد. وی همچنین دستور داد که دور تا دور خیمهها، هیزم جمع آوری کنند و هیزمها را آتش بزنند. خود نیز به خیمهای که قبلاً آماده کرده بود رفت و خود را معطر به مشک نمود و صورتش را اصلاح کرد. سپس در حالی که سوار بر اسب بود و قرآنی به دست داشت، مناجاتی زیبا با خداوند نموده و با مردم کوفه نیز سخن نمود و گفت که خدا ولی اوست و دین را محافظت خواهد کرد. به مردم سخنان محمد که وی و حسن را سرور جوانان بهشت خوانده بود و جایگاه خانواده اش را یادآوری نموده و از آنان خواست تا فکر کنند که آیا کشتن وی، امری مشروع است؟ سپس مردم کوفه را به خاطر اینکه پیشتر از وی خواسته بودند تا پیششان بیاید، سرزنش نمود و درخواست کرد تا اجازه دهند وی به یکی از سرزمینهای اسلامی برود که در آنجا امنیتش تامین باشد. اما دوباره به وی گفته شد که اول از همه باید تسلیم یزید گردد. حسین در پاسخ گفت که هیچگاه خودش را همانند یک برده تسلیم نمیکند. حسین از اسب پیاده شد و دستور داد تا مهار اسب را ببندند به نشانهٔ اینکه هرگز از معرکه جنگ فرار نخواهد کرد.حر بن یزید بن ریاحی تحت تاثیر قرار گرفت و به سپاه حسین رفت و کوفیان را به خاطر خیانت به حسین سرزنش کرد که البته تاثیری بر روی آنان به وجود نیامد و سر انجام حر در میدان نبرد کشته شد. حسین به اتکای یارانش تا موقعی که تمامی یارانش کشته نشده بودند، وارد جنگ نشد و نمیجنگید.
زهیر بن قین از مردم کوفه خواست که به حرف حسین گوش داده و وی را نکشند. اما آنها با دشنام و تهدید پاسخ وی را دادند و شروع به تیراندازی نمودند. جنگ شروع شد. بال راست سپاه کوفه به فرماندهی عمرو بن حجاج حمله برد اما با مقاومت لشکر حسین مواجه شده و عقب نشست. عمرو دستور داد که لشکرش تن به نبردهای تن به تن درنداده و تنها از دور اقدام به تیر اندازی کنند. بال راست سپاه کوفه به رهبری شمر بن ذی الجوشن حمله و محاصرهای بی نتیجه انجام داد و فرمانده سواران سپاه، از ابن سعد خواست که پیاده نظام و کمانداران را به کمک وی بفرستد. شبث بن ربیع که قبلاً از حامیان علی بود، حال در لشکر کوفه و تحت امر پیاده نظام ابن زیاد بود. وقتی به وی فرمان حمله داده شد، آشکارا گفت که هیچ میلی به انجام این کار ندارد و سواره نظام و ۵۰۰ کماندار این کار را انجام دادند. سواران لشکر حسین که پاهای اسبانشان قطع شده بود مجبور به پیاده جنگیدن شدند. حسین و هاشمیان تنها از جلو میتوانستند پیش روی داشته باشند و ابن سعد دستور داد که لشکریانش از همه جهات به سمت خیمههای حسین رفته تا آنها را خلع سلاح کنند. اما برخی از حامیان حسین که در خیمهها خوابیده بودند با آنها سرسختانه جنگیده و مقاومت کردند. ابن سعد دستور داد که خیمهها را آتش بزنند. قبلاً حسین دستور داده بود که دور تا دور خیمهها آتش زده شود تا از ورود سپاهیان عمر بن سعد جلوگیری شود. شمر به سمت خیمههای زنان حسین پیش روی نمود و میخواست خیمهها را بسوزاند که همراهانش وی را سرزنش نمودند که شرمگین شد و از این کار منصرف گردید. در یک حمله، سپاهیان ابن زیاد، خیمه های حسین را آتش زدند که این آتش مانع از پیش روی سپاهیان ابن زیاد گردید.
در ظهر، حسین و یارانش نماز ظهر را به صورت نماز خوف به جا آوردند. بعد از ظهر، سپاهیان حسین، به شدت تحت محاصره قرار گرفتند. سربازان حسین پیش رویش کشته میشدند و کشتار هاشمیان که تا به حال راهشان برای ترک میدان جنگ باز بود نیز شروع گردید. اولین هاشمی ای که کشته شد علی اکبر پسر حسین بود. سپس پسران مسلم بن عقیل، پسران عبدالله بن جعفر، پسران عقیل و قاسم بن حسن کشته شدند. قاسم جوان و زیبا بود و به شدت زخمی شده و از عمویش حسین درخواست یاری کرد. حسین خشمگینانه برجست و با شمشیرش ضارب قاسم را ضربتی زد. آن شخص زیر سم اسبهای سپاهیان ابن زیاد افتاده و لگد مال شد. وقتی گرد و غبار ناشی از سم اسبها کنار رفت، حسین پدیدار شد در حالی که بدن قاسم را در آغوش داشت و به قاتلینش لعنت میفرستاد. حسین جسم بی جان قاسم را به خیمههایش برد و در کنار دیگر قربانیان قرار داد.
جزئیات کشته شدن عباس در طبری و بلاذری نیامدهاست. تنها به این اشاره شده که حسین که تشنگی بر وی غالب گردیده بود، از عباس خواست تا به فرات رفته و آب بیاورد. عباس با ممانعت لشکریان ابن زیاد روبرو گردید و از خداوند درخواست کرد که لشکریان ابن زیاد را که مانع از رساندن آب به وی میشوند را از تشنگی بمیراند و دعایش مستجاب گردید. عباس از ناحیه دهان و فک ضربت خورد. او خونی که از این دو ناحیه جاری شد را در کف دستانش جمع کرد و به آسمان پاشید و به درگاه خداوند به خاطر مصائبی که بر حسین فرود آمده بود، شکایت کرد. باید روایات دقیقی در مورد کشته شدن عباس در کربلا وجود داشته باشد که شیخ مفید به آنها اشاره کرده و میگوید که حسین و عباس در کنار هم در کنار رودخانه فرات پیش روی نموده اما عباس از حسین جدا شده و توسط دشمن محاصره گردیده و شجاعانه جنگید و در مکانی که امروز مزارش در آنجا است کشته شد.
در این هنگام سپاهیان ابن زیاد به حسین بسیار نزدیک شده بودند اما کسی جرات نمیکرد به سوی حسین دست دراز کند. تا اینکه مالک بن نسیر کندی ضربتی به سر حسین زد و کلاهخودش از خون سرش پر گردید. حسین کلاه خودش را عوض نموده و سرش را با عمامه بست. مرد کندی کلاه دریده را غارت نمود. اما این سودی به حالش نکرد. چرا که بعد از آن پیوسته فقیر بود و با خواری زندگی میکرد. بخش حزن انگیز دیگر این لحظات، کشته شدن طفلی است که حسین وی را بر زانوانش قرار داده بود. بر طبق یعقوبی، این طفل، نوزاد بود. تیری گردن طفل را درید و حسین خون طفل را در کف دستانش جمع نمود و به آسمان پاشید و خشم خدا را از قوم پیرو شیطان خواستار گردید.
شمر با سپاهی به سمت حسین رفت، اما جرات ننمود به وی حمله کند و تنها درگیری لفظی بین آن دو شکل گرفت. حسین آماده جنگ شد. باید توجه داشت که حسین در آن زمان ۵۵ سال سن داشت و به اقتضای سنش نمیتوانست مداوم بجنگد. به نقل از بسیاری از روایات ، عبدالله بن حسن بن علی (برادر زاده حسین) خود را سر راه حسین قرار داد و هر چه حسین و زینب به وی میگفتند که به خیمهها برگردد، گوش نمیکرد. عاقبت دست عبدالله بر اثر ضربت شمشیر قطع شد و حسین به وی وعده بهشت داد و سعی در تسکین درد برادرزاده اش داشت. از یاران حسین، ۳ یا ۴ تن بیشتر نمانده بودند و حسین به سپاهیان ابن زیاد حمله برد. حسین چون بیم داشت که پس از مرگش عریان در صحرا رها شود، چندین جامه درخشان مرغوب پوشیده بود. اما بعد از کشته شدنش تمامی آن لباسها را غارت نموده و بدنش عریان در صحرای کربلا رها شد. ابن سعد ظاهر گردید و زینب به او گفت: حسین دارد کشته میشود و تو تنها تماشا میکنی. ابن سعد اشکهایش با شنیدن این سخن جاری گشت. حسین شجاعانه میجنگید و یعقوبی و چند منبع شیعی دیگر میگویند که دهها تن را کشت. اما برخی منابع دیگر حاکی از آن هستند که سربازان ابن زیاد اگر میخواستند میتوانستند حسین را در جا بکشند. حسین وقتی به طرف فرات می رفت تا آب بنوشد، تیری به چانه اش یا گلویش خورد. سرانجام حسین از ناحیه سر و بازو آسیب دیده و بر صورت به زمین افتاد. به خولی بن یزید اصبحی دستور داده شد که سر حسین را از بدن جدا کند، اما وی متزلزل شد و نتوانست این کار را بکند. از همین رو، سنان بن انس عمرو نخعی بعد از اینکه ضربتی دیگر به حسین زد، سر وی را از بدن جدا نمود. سنان سر حسین را به خولی داده و خولی سر را پیش ابن زیاد برد.
نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت آوردند. لباسهای حسین، شمشیر و اثاثیه اش، کفشها و روپوش یمانی اش همگی غارت گردیدند. همچنین زیورآلات و چادر زنان نیز غارت گردید. زین العابدین علی بن حسین که بیمار بود در یکی از خیمهها بود و شمر میخواست او را بکشد. اما ابن سعد مانع شد و اجازه نداد کسی به خیمهٔ وی وارد شود. صفوف عزاداران حسین به خاطر وجود علی بن حسین است و نام «شهدای کربلا و طف» با نام وی عجین شدهاست. ۷۲ تن یاران حسین که ۱۷ تن از آنان هاشمی بودند و بر طبق محسن الامین، از لشکریان ابن زیاد ۸۸ تن کشته شدند. حر بن زیاد ریاحی، ۴۰ نفر و بریر بن خضیر ۳۰ نفر، نافع ۱۲ یا ۱۳ نفر و حسین تعداد زیادی از لشکریان ابن زیاد را کشتند.
کشتهشدن حسین بن علی
عمر بن سعد دستور داد تا حسین بن علی و همراهانش را محاصره کنند و آب را به روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در کربلا کشته شد و همهٔ خیمههای خانواده و یارانش رابه آتش کشیدند.سپس بعد از کشته شدن تمامی یاران حسین بن علی تمامی سر های آنان به جز علی اصغر و حر را از بدنشان جدا کردند و بر نیزه کردند و به شام فرستادند زن ها و بچه ها را به اسارت در آمدند و تمامی اجساد را در صحرای کربلا رها کردند تا پس از سه روز توسط قبیله بنی اسد دفن شدند
پس از نبرد
پس از کشتهشدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیکتر شوند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث کندی ۱۳ سر، قبیله هوازن به ریاست شمر بن ذی الجوشن ۱۲ سر، تمیم ۷ سر و بنی اسد ۱۶ سر بر نیزه کردند و در مجموع با ۷۱ سر بریده وارد کوفه شدند.
هنگام طلوع آفتاب سرهای کشتهشدگان و کاروان اسیران از بابالساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها تا ۳ روز بر دروازههای شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از گذشت چهل روز (در روز اربعین) موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدنها ملحق کند و سر حسین و دیگر کشتهشدگان را به کربلا برد و به اجسادشان ملحق کرد.
در عین حال چند سر را در بابالصغیر به خاک سپردند، که عبارتاند از:
سر ابوالفضل العباس
سر علیاکبر
سر حبیب بن مظاهر
مَدّاح اهل بیت اصطلاحا به افرادی گفته میشود که در مراسم مذهبی شیعه به خصوص در مراسمی که به مناسبت روزهای ماه قمری محرم، نیمه شعبان، فاطمیه و زادروز و مرگ امامان شیعه برگزار میشود اشعاری با مضامین مذهبی را به صورت مولودی و یا نوحه میخوانند.

از آنجا که مداحان در ایام محرم بخشهایی از کتاب روضه الشهدا فی مقاتل اهل بیت را میخوانند به آنها روضهخوان نیز گفته میشود.
مدح
مدح اصطلاحاً به تعریف کردن از دیگری گفته میشود. در فرهنگ ایرانی مدح جایگاه بزرگی داشته است. شاهان ایران و اکثر نقاط دنیا به اینکه از آنها تعریف شود اهمیت زیادی میداده اند.
روضةالشهدا
روضةالشهدا (به معنی باغ شهدا) مقتلی است در ده فصل که عمدتاً بر سرگذشت حسین بن علی و وقایع حزنانگیز کربلا متمرکز است. نگارش آن در سال ۹۰۸ و توسط ملا حسین واعظ کاشفی به انجام رسید. این اثر به سید عبدالله میرزا، مشهور به سید میرزا و همسر دختر سلطان حسین بایقرا، تقدیم شدهاست. برخی از منابع از او با نام میرزا مرشدالدین عبدالله یاد کردهاند و او را برادرزاده یا خواهرزادهٔ سلطان میدانند. روضةالشهدا توسط محمد فضولی تحت عنوان حدیقةالسعدا به ترکی برگردانده شدهاست.
روضةالشهدا بیش از آنکه ریشه در واقعیتهای تاریخی داشته باشد، از تخیل شخصی ملا حسین واعظ کاشفی سرچشمه گرفتهاست.
مقتلالحسین
مقتل در لغت به معنی محل قتل و در اصطلاح به گزارشات به قتل رسیدن امامان اشاره دارد. در میان مقتل ها مقتل امام سوم شیعیان از همه مهم تر و بیشتر مورد توجه است.
مقتل الحسین نام دستهای از کتب است، که وقایع کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شدهاست.
منابع دست اول
منابع دست اول نبرد کربلا به دو دسته کلی تقسیم میشود. دسته اول احادیث و بیانات اهل بیت است که در بخش عمده آن در کتب حدیث گرد آمدهاست. دسته دوم گزارشهای تاریخی برگرفته از روایات حاضران در حادثهاست.
از مقاتل دسته دوم به طور خاص مقتل ابومخنف نوشته ابومخنف(ف. ۱۵۷ هجری قمری) به طور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب الارشاد شیخ مفید در دسترس میباشد. از سایر گزارشهای تاریخی جز اندکی در خلال کتابهای تاریخ چیزی در دسترس نیست.
منابع دست دوم
منابع دست دوم مبتنی بر گزارشهای منابع دست اول است. این منابع در زمانی تهیه شدهاست که به علت فاصله تاریخی امکان دسترسی به روایات شاهدان واقعه میسر نبودهاست.
فهرستی از مهمترین منابع دست دوم به شرح ذیل است:
طبقات الکبری، ابن سعد (متوفی ۲۳۰)
انساب الاشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)
اخبار الطوال، دینوری (متوفی ۲۸۳)
تاریخ طبری (متوفی ۳۱۰)
الفتوح، ابن اعثم کوفی (متوفی حدود ۳۱۴)
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی (متوفی ۳۵۶)
معجم الکبیر طبرانی (متوفی ۳۶۰)
شرح الأخبار، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)
کامل الزیارات، ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)
امالی شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱)
ارشاد، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳)
روضة الواعظین، ابن فتال نیشابوری (متوفی ۵۰۸)
اعلام الوری، طبرسی (متوفی ۵۴۸)
مقتل الحسین خوارزمی (متوفی ۵۶۸)
تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (متوفی ۵۷۱)
مناقب ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸)
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)
مثیر الأحزان، ابن نما (متوفی ۶۴۵)
تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی (متوفی ۶۵۳)
اللهوف علی قتلی المطفوف (لهوف) سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴)
کشف الغمة، اربلی (متوفی ۶۹۲)
سیر اعلام النبلاء، ذهبی (متوفی ۷۴۸)
در میان منابع دست دوم اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته دانشمند شیعه سید پسر طاووس (ف. ۶۶۴ هجری قمری) جایگاهی ممتاز داراست.
چنانکه مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مینویسد نبرد کربلا در برخی از منابع بخصوص کتابهایی که برای مجالس روضه و عزا نوشته شده به شدت دچار تحریف شدهاست نظیر روضه الشهدا اثر حسین کاشفی(ف. ۹۱۰ هجری قمری)، محرق القلوب اثر مهدی نراقی و اسرار الشهادة اثر فاضل دربندی.
منابع متأخر
منابع متأخر کتابهایی هستند که در سده اخیر به بررسی و گزارش واقعه کربلا پرداختهاند. اکثر این کتابها از دو جهت با منابع تاریخی دست اول و دست دوم متافئت هستند. نخست آنکه با ورود تحریفات فراوان بخصوص در چند قرن اخیر در بیان حوادث نبرد کربلا، این کتابها تلاش داشتهاند که واقعیت تاریخی بدون تحریف را ارائه کنند. دوم آنکه عمدتاً دربردارنده تحلیلهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی هستند و به عبارت دیگر بیشتر تاریخ تحلیلی هستند و نه صرفاً تاریخ نقلی.
نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری
لمعات الحسین علیهالسلام تالیف علامهآیتالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی، حاوی برخی از خطبهها و موعظههای امام حسین علیهالسلام است که با ذکر مدارک معتبر نقل شده.
کتابشناسی اندیشه سیاسی عاشورا
ابوالقاسم سحاب، زندگانی حضرت ابیعبدالله الحسین سیدالشهداء (ع)، انتشارات کتاب سحاب، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴
فتح خون نوشته مرتضی آوینی
پس از پنجاه سال سید جعفر شهیدی
انوار الشهاده ، محمدحسین یزدی متوفای 1297ق
نبرد کربلا
نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی برابر ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. حسین بن علی (امام سوم شیعیان) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیر شرعی و غیرقانونی می دانست که بر خلاف پیمان صلح حسن بن علی و معاویه پسر ابوسفیان به شکلی مورثی به یزید اول رسیده بود.
حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشد و اگر این کار از دست او برنمیآید، فرماندهی را به شمر واگذارد.
روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت. جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر ۷۲ تن از لشکریان حسین به علاوه سر علی اصغر فرزند ۶ ماهه او را جدا کرده و بر بالای نیزهها گذاشتند و بر اجساد کشته شدگان اسب تاختند.
خیمهها تاراج و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی بهنام بجدل بن سلیم برای بدستآوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشتهشدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنیاسد دفن شدند.
پس از رویداد کربلا تعدادی از زنان و کودکان وابسته به سپاه حسین بن علی، اسیر و زندانی شده و آنان را به شام محل زمامداری یزید بن معاویه فرستادند. از دیدگاه مسلمانان کشته شدگان در نبرد کربلا شهید تلقی میگردند. پس از این نبرد حسین بن علی ملقب به لقب سیدالشهداء (سرور و آقای همه شهیدان) گردید.
هر ساله شیعیان، علویان و بسیاری از سنیان در ۱۰ روز نخست ماه محرم هر سال با برگزاری مراسمهای سوگواری از آن واقعه یاد میکنند. عزاداریها با رسیدن روز دهم (عاشورا) به اوج خود میرسد.
هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبودهاست اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشتهاست. نیرد کربلا یک واقعه تاریخی و اساسی در سنت و رسم شیعیان و تاریخ این مذهب محسوب میگردد. این درگیری هر ساله و به تناوب با برگزاری یادمانها و عزاداریها روایت و حکایت میشود. این رویداد از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شدهاست. به طوری که پس از آن قیامهای فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی سدههای بعد تا به امروز داشتهاست.
شیعیان معتقد هستند فداکاری حسین بن علی و رسالت نبرد کربلا به فرمان الهی بوده است و این رخداد تاریخی را لازمه بیدار شدن و آگاه شدن امت اسلامی و توقف غصب خلافت مسلمین به وسیله یزید میدانند.
پیشزمینه
حسین بن علی هنگام زمامداری پدرش، او را در جنگهای جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری قمری هنگام کشتهشدن برادرش حسن بن علی، معاویه حدود ۱۰ سال بهعنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، طبق بند دوم صلحنامه معاویه نمیبایست برای خود جانشینی انتخاب کند.
به روایت سلیم پسر قیس یک سال پیش از مرگ معاویه در حج سال ۵۹ هجری قمری حسین بنی هاشم، دویست نفر از اصحاب پیامبر و پانصد نفر از تابعان را در مِنی در خیمه خود گرد آورد. احادیث پیامبر مشتمل بر نصب علی به خلافت در غدیر خم و شأن و جایگاه اهل بیت را به یادشان آورد و آنان بر آن اقرار کردند و نیز از معاویه و ستمش انتقاد کرد. سپس با آنان پیمان بست که این مطالب را به خاندان و قبایل خود برسانند.
معاویه در نیمه رجب سال ۶۰ هجری قمری مرد و پسرش یزید را به جانشینی برگزید. حسین بن علی از همان نخست بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامهای به حاکم ولید پسر عتبه حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین بن علی، عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبیر برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر به بیعت نشدند آنها را بکشد. حاکم مدینه در اجرای فرمان سستی کرد و یزید عمرو پسر سعید پسر عاص را به جایش گماشت. حسین که حاضر به بیعت با یزید نبود با خانواده خود شب بیست و هشت رجب از مدینه به مکه رفتند.
در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شدهبودند نامههای زیادی برای حسین بن علی نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین بن علی نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از سوی یزید به حکومت کوفه گمارده شدهبود و مردم کوفه را تهدید کردهبود، مسلم را تنها گذاشتند. عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و کشت. حسین با خانواده و یاران خود بهسمت کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمانشکنی مردم کوفه و کشتهشدن مسلم را آوردند.
عبیداللّه که بر اوضاع کوفه مسلط شدهبود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیرکردن حسین بن علی و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با ۳۰٬۰۰۰ نفر به کربلا فرستاد. این امر موجب شد تا شمار زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند و تنها نزدیک به ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده دادهبود که اگر حسین بن علی را بکشد، او را فرمانده ری خواهد کرد؛ اما پس از این ماجرا این کار را نکرد.
سپاه یزید
تعداد سپاهیانی که ابن زیاد برای جنگ با حسین گسیل کرد در منابع مختلف گزارش شدهاست. این تعداد دست کم ۴۰۰۰ نفر و در برخی گزارشها تا ۸۰۰۰۰ نفر برآورد است. اما مشهورترین تخمین حدود ۳۰۰۰۰ نفر است. طبق تحقیق سیدمجید پورطباطبایی ترکیب سپاه به شرح ذیل بودهاست:
۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر بن سعد
۲ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن
۳ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حربن یزید ریاحی
۴ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن رکاب کلبی
۵ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حصین بن نمیر تمیمی
۶ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی مغایر بن رهینه مازنی
۷ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهی نصر بن حرشه
۸ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهی کعب بن طلعه
۹ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی شبث بن ربعی
۱۰ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی حجّار بن ابجر
۱۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهی عمر و بن حجاج زبیدی
۱۲ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهی یزید بن الحرث بن رویم
۱۳ـ ۵۰۰ تیراندازان همراه حصین
۱۴ـ ۵۰۰ نفر به فرماندهی عزرة بن قیس
جمع کل: ۳۱٬۰۰۰ نفر
سپاه حسین بن علی
به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده بود.
حسین زهیر بن قین را به فرماندهی جناح راست و حبیب بن مظاهر را به فرماندهی جناح چپ گماشت. میانه سپاه را نیز به برادرش عباس سپرد.
روز نبرد
بنا بر نقل سید بن طاووس، در کتاب لهوف، صبح عاشورا ابتدا حسین بریر پسر خضیر از زاهدان نامدار کوفه را جهت موعظه جانب لشکر عمر سعد فرستاد، ولی آنان اعتنا نکردند. سپس خود به نزد آنان رفت تا اتمام حجت کند. او گفت مرا بین دو چیز مخیر کرده اند. یا بجنگم و یا ذلت پذیرم و با یزید بیعت کنم، ولی ذلت از ما دور است. لذا با شما می جنگم.
سپس سپاه عمر سعد جنگ را آغاز کرد. این حمله با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه حسین بن علی آغاز شد. شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حملهای گروهی بکنند و سپاه حسین را نابود کنند. همه گردانهای سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم تلاش کردند که از خود دفاع کنند و نیمی از یاران او (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. شمار کشتهشدگان این حمله را ۴۱ تن گفتهاند. شماری از آنان (غیر از ۱۰ نفر از غلامان حسین و دودمانش و ۲ تن از غلامان علی)، عبارتاند از:
نعیم بن عجلان، عمران بن کعب، حنظله، قاسط، کنانه، عمرو بن مشیعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سیف بن مالک، عبدالرحمان درجی، مجمع عائذی، حباب بن حارث، عمرو جندعی، حلاس بن عمرو، سوار بن ابی عمیر، عمار بن ابی سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بنعمر، جبلة بن علی، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهیر بن سلیم، عبدالله و عبیدالله پسران زید بصری.
جنگ گروهی و تن به تن تا نماز ظهر ادامه یافت. هنگام نماز حسین به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد با نیمی از یاران در مقابل او صف بکشند تا بتواند به نماز بایستد. دشمن در هنگام نماز آنها را تیرباران کرد. سعید بدن خود را سپر قرار داد و به شهادت رسید.
صبح روز دهم محرم، حسین لشکریانش را که ۳۰ اسب سوار و ۴۲ پیاده بودند را آماده کرد. سمت چپ سپاه را به حبیب بن مظاهر، سمت راست را به زهیر بن قین و قلب را به عباس سپرد. وی همچنین دستور داد که دور تا دور خیمهها، هیزم جمع آوری کنند و هیزمها را آتش بزنند. خود نیز به خیمهای که قبلاً آماده کرده بود رفت و خود را معطر به مشک نمود و صورتش را اصلاح کرد. سپس در حالی که سوار بر اسب بود و قرآنی به دست داشت، مناجاتی زیبا با خداوند نموده و با مردم کوفه نیز سخن نمود و گفت که خدا ولی اوست و دین را محافظت خواهد کرد. به مردم سخنان محمد که وی و حسن را سرور جوانان بهشت خوانده بود و جایگاه خانواده اش را یادآوری نموده و از آنان خواست تا فکر کنند که آیا کشتن وی، امری مشروع است؟ سپس مردم کوفه را به خاطر اینکه پیشتر از وی خواسته بودند تا پیششان بیاید، سرزنش نمود و درخواست کرد تا اجازه دهند وی به یکی از سرزمینهای اسلامی برود که در آنجا امنیتش تامین باشد. اما دوباره به وی گفته شد که اول از همه باید تسلیم یزید گردد. حسین در پاسخ گفت که هیچگاه خودش را همانند یک برده تسلیم نمیکند. حسین از اسب پیاده شد و دستور داد تا مهار اسب را ببندند به نشانهٔ اینکه هرگز از معرکه جنگ فرار نخواهد کرد.حر بن یزید بن ریاحی تحت تاثیر قرار گرفت و به سپاه حسین رفت و کوفیان را به خاطر خیانت به حسین سرزنش کرد که البته تاثیری بر روی آنان به وجود نیامد و سر انجام حر در میدان نبرد کشته شد. حسین به اتکای یارانش تا موقعی که تمامی یارانش کشته نشده بودند، وارد جنگ نشد و نمیجنگید.
زهیر بن قین از مردم کوفه خواست که به حرف حسین گوش داده و وی را نکشند. اما آنها با دشنام و تهدید پاسخ وی را دادند و شروع به تیراندازی نمودند. جنگ شروع شد. بال راست سپاه کوفه به فرماندهی عمرو بن حجاج حمله برد اما با مقاومت لشکر حسین مواجه شده و عقب نشست. عمرو دستور داد که لشکرش تن به نبردهای تن به تن درنداده و تنها از دور اقدام به تیر اندازی کنند. بال راست سپاه کوفه به رهبری شمر بن ذی الجوشن حمله و محاصرهای بی نتیجه انجام داد و فرمانده سواران سپاه، از ابن سعد خواست که پیاده نظام و کمانداران را به کمک وی بفرستد. شبث بن ربیع که قبلاً از حامیان علی بود، حال در لشکر کوفه و تحت امر پیاده نظام ابن زیاد بود. وقتی به وی فرمان حمله داده شد، آشکارا گفت که هیچ میلی به انجام این کار ندارد و سواره نظام و ۵۰۰ کماندار این کار را انجام دادند. سواران لشکر حسین که پاهای اسبانشان قطع شده بود مجبور به پیاده جنگیدن شدند. حسین و هاشمیان تنها از جلو میتوانستند پیش روی داشته باشند و ابن سعد دستور داد که لشکریانش از همه جهات به سمت خیمههای حسین رفته تا آنها را خلع سلاح کنند. اما برخی از حامیان حسین که در خیمهها خوابیده بودند با آنها سرسختانه جنگیده و مقاومت کردند. ابن سعد دستور داد که خیمهها را آتش بزنند. قبلاً حسین دستور داده بود که دور تا دور خیمهها آتش زده شود تا از ورود سپاهیان عمر بن سعد جلوگیری شود. شمر به سمت خیمههای زنان حسین پیش روی نمود و میخواست خیمهها را بسوزاند که همراهانش وی را سرزنش نمودند که شرمگین شد و از این کار منصرف گردید. در یک حمله، سپاهیان ابن زیاد، خیمه های حسین را آتش زدند که این آتش مانع از پیش روی سپاهیان ابن زیاد گردید.
در ظهر، حسین و یارانش نماز ظهر را به صورت نماز خوف به جا آوردند. بعد از ظهر، سپاهیان حسین، به شدت تحت محاصره قرار گرفتند. سربازان حسین پیش رویش کشته میشدند و کشتار هاشمیان که تا به حال راهشان برای ترک میدان جنگ باز بود نیز شروع گردید. اولین هاشمی ای که کشته شد علی اکبر پسر حسین بود. سپس پسران مسلم بن عقیل، پسران عبدالله بن جعفر، پسران عقیل و قاسم بن حسن کشته شدند. قاسم جوان و زیبا بود و به شدت زخمی شده و از عمویش حسین درخواست یاری کرد. حسین خشمگینانه برجست و با شمشیرش ضارب قاسم را ضربتی زد. آن شخص زیر سم اسبهای سپاهیان ابن زیاد افتاده و لگد مال شد. وقتی گرد و غبار ناشی از سم اسبها کنار رفت، حسین پدیدار شد در حالی که بدن قاسم را در آغوش داشت و به قاتلینش لعنت میفرستاد. حسین جسم بی جان قاسم را به خیمههایش برد و در کنار دیگر قربانیان قرار داد.
جزئیات کشته شدن عباس در طبری و بلاذری نیامدهاست. تنها به این اشاره شده که حسین که تشنگی بر وی غالب گردیده بود، از عباس خواست تا به فرات رفته و آب بیاورد. عباس با ممانعت لشکریان ابن زیاد روبرو گردید و از خداوند درخواست کرد که لشکریان ابن زیاد را که مانع از رساندن آب به وی میشوند را از تشنگی بمیراند و دعایش مستجاب گردید. عباس از ناحیه دهان و فک ضربت خورد. او خونی که از این دو ناحیه جاری شد را در کف دستانش جمع کرد و به آسمان پاشید و به درگاه خداوند به خاطر مصائبی که بر حسین فرود آمده بود، شکایت کرد. باید روایات دقیقی در مورد کشته شدن عباس در کربلا وجود داشته باشد که شیخ مفید به آنها اشاره کرده و میگوید که حسین و عباس در کنار هم در کنار رودخانه فرات پیش روی نموده اما عباس از حسین جدا شده و توسط دشمن محاصره گردیده و شجاعانه جنگید و در مکانی که امروز مزارش در آنجا است کشته شد.
در این هنگام سپاهیان ابن زیاد به حسین بسیار نزدیک شده بودند اما کسی جرات نمیکرد به سوی حسین دست دراز کند. تا اینکه مالک بن نسیر کندی ضربتی به سر حسین زد و کلاهخودش از خون سرش پر گردید. حسین کلاه خودش را عوض نموده و سرش را با عمامه بست. مرد کندی کلاه دریده را غارت نمود. اما این سودی به حالش نکرد. چرا که بعد از آن پیوسته فقیر بود و با خواری زندگی میکرد. بخش حزن انگیز دیگر این لحظات، کشته شدن طفلی است که حسین وی را بر زانوانش قرار داده بود. بر طبق یعقوبی، این طفل، نوزاد بود. تیری گردن طفل را درید و حسین خون طفل را در کف دستانش جمع نمود و به آسمان پاشید و خشم خدا را از قوم پیرو شیطان خواستار گردید.
شمر با سپاهی به سمت حسین رفت، اما جرات ننمود به وی حمله کند و تنها درگیری لفظی بین آن دو شکل گرفت. حسین آماده جنگ شد. باید توجه داشت که حسین در آن زمان ۵۵ سال سن داشت و به اقتضای سنش نمیتوانست مداوم بجنگد. به نقل از بسیاری از روایات ، عبدالله بن حسن بن علی (برادر زاده حسین) خود را سر راه حسین قرار داد و هر چه حسین و زینب به وی میگفتند که به خیمهها برگردد، گوش نمیکرد. عاقبت دست عبدالله بر اثر ضربت شمشیر قطع شد و حسین به وی وعده بهشت داد و سعی در تسکین درد برادرزاده اش داشت. از یاران حسین، ۳ یا ۴ تن بیشتر نمانده بودند و حسین به سپاهیان ابن زیاد حمله برد. حسین چون بیم داشت که پس از مرگش عریان در صحرا رها شود، چندین جامه درخشان مرغوب پوشیده بود. اما بعد از کشته شدنش تمامی آن لباسها را غارت نموده و بدنش عریان در صحرای کربلا رها شد. ابن سعد ظاهر گردید و زینب به او گفت: حسین دارد کشته میشود و تو تنها تماشا میکنی. ابن سعد اشکهایش با شنیدن این سخن جاری گشت. حسین شجاعانه میجنگید و یعقوبی و چند منبع شیعی دیگر میگویند که دهها تن را کشت. اما برخی منابع دیگر حاکی از آن هستند که سربازان ابن زیاد اگر میخواستند میتوانستند حسین را در جا بکشند. حسین وقتی به طرف فرات می رفت تا آب بنوشد، تیری به چانه اش یا گلویش خورد. سرانجام حسین از ناحیه سر و بازو آسیب دیده و بر صورت به زمین افتاد. به خولی بن یزید اصبحی دستور داده شد که سر حسین را از بدن جدا کند، اما وی متزلزل شد و نتوانست این کار را بکند. از همین رو، سنان بن انس عمرو نخعی بعد از اینکه ضربتی دیگر به حسین زد، سر وی را از بدن جدا نمود. سنان سر حسین را به خولی داده و خولی سر را پیش ابن زیاد برد.
نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت آوردند. لباسهای حسین، شمشیر و اثاثیه اش، کفشها و روپوش یمانی اش همگی غارت گردیدند. همچنین زیورآلات و چادر زنان نیز غارت گردید. زین العابدین علی بن حسین که بیمار بود در یکی از خیمهها بود و شمر میخواست او را بکشد. اما ابن سعد مانع شد و اجازه نداد کسی به خیمهٔ وی وارد شود. صفوف عزاداران حسین به خاطر وجود علی بن حسین است و نام «شهدای کربلا و طف» با نام وی عجین شدهاست. ۷۲ تن یاران حسین که ۱۷ تن از آنان هاشمی بودند و بر طبق محسن الامین، از لشکریان ابن زیاد ۸۸ تن کشته شدند. حر بن زیاد ریاحی، ۴۰ نفر و بریر بن خضیر ۳۰ نفر، نافع ۱۲ یا ۱۳ نفر و حسین تعداد زیادی از لشکریان ابن زیاد را کشتند.
کشتهشدن حسین بن علی
عمر بن سعد دستور داد تا حسین بن علی و همراهانش را محاصره کنند و آب را به روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در کربلا کشته شد و همهٔ خیمههای خانواده و یارانش رابه آتش کشیدند.سپس بعد از کشته شدن تمامی یاران حسین بن علی تمامی سر های آنان به جز علی اصغر و حر را از بدنشان جدا کردند و بر نیزه کردند و به شام فرستادند زن ها و بچه ها را به اسارت در آمدند و تمامی اجساد را در صحرای کربلا رها کردند تا پس از سه روز توسط قبیله بنی اسد دفن شدند
پس از نبرد
پس از کشتهشدن یاران و خانواده حسین بن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمود تا آنان بدین وسیله به ابن زیاد نزدیکتر شوند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث کندی ۱۳ سر، قبیله هوازن به ریاست شمر بن ذی الجوشن ۱۲ سر، تمیم ۷ سر و بنی اسد ۱۶ سر بر نیزه کردند و در مجموع با ۷۱ سر بریده وارد کوفه شدند.
هنگام طلوع آفتاب سرهای کشتهشدگان و کاروان اسیران از بابالساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها تا ۳ روز بر دروازههای شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از گذشت چهل روز (در روز اربعین) موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدنها ملحق کند و سر حسین و دیگر کشتهشدگان را به کربلا برد و به اجسادشان ملحق کرد.
در عین حال چند سر را در بابالصغیر به خاک سپردند، که عبارتاند از:
سر ابوالفضل العباس
سر علیاکبر
سر حبیب بن مظاهر
3:39 pm
پس لرزه
پس لرزه زلزلهای است که پس از زلزله اصلی، (mainshock) رخ میدهد. پس لرزه در منطقه همان شوک اصلی است، اما همیشه از لحاظ قدرت کوچکتر است. اگر پس لرزه بزرگ تر از شوک اصلی باشد، پس لرزه به عنوان شوک اصلی و شوک اولیه اصلی به عنوان foreshock نامگذاری میشود. پس لرزهها زمانی به وجود میآیند که پوسته در اطراف صفحه گسل جا به جا شده با اثرات شوک اصلی تطبیق داده میشود.

ازدحام زلزلهها
ازدحام زلزله، سلسلهای از زمین لرزههاست که در منطقهای خاص در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتند. آنها با زلزلههایی که به دنبال آنها مجموعهای از پس لرزههاست متفاوتند با توجه به این واقعیت که هیچکدام از تک زمین لرزهها در دنباله شوک اصلی نیست، بنابراین هیچیک از قدرت قابل توجهی بالاتر از دیگران ندارد. نمونهای از ازدحام زلزله، فعالیت پارک ملی یلو استون(Yellowstone) در سال ۲۰۰۴ میباشد.
طوفان زلزله
گاهی اوقات یک سری از زمین لرزهها به صورت طوفان زلزله رخ میدهد، که در آن زلزله به گسل پرخوشه ضربه میزند، که باعث لرزش و یا توزیع مجدّد تنش از زلزله قبلی ارسال شده، میشود. مشابه پس لرزهها اما در بخشهای مجاور گسل، این طوفانها طی سالیان اتفاق میافتد، همراه با برخی زلزلهها یی که به اندازهٔ زلزلههای اولیه مخربند. چنین الگویی در دنبالهٔ زلزلهها در گسل شمال آناتولی در ترکیه در قرن ۲۰ مشاهده شد و برای خوشههای غیرعادی قدیمی از زلزله بزرگ در خاور میانه استنباط شد.
حجم و تعداد دفعات وقوع
حدود ۵۰۰،۰۰۰ زمین لرزه در هر سال وجود دارد که از این تعداد ۱۰۰،۰۰۰ تا میتواند احساس میشود. زمین لرزهٔ کوچک به طور مداوم در سراسر جهان در مناطقی مانند کالیفرنیا و آلاسکا، ایالات متحده همچنین در گواتمالا، شیلی، پرو، اندونزی، ایران، پاکستان، آزورس در پرتغال، ترکیه، نیوزیلند، یونان، ایتالیا و ژاپن رخ میدهد، اما زلزله میتواند، تقریباً در هر نقطهای رخ دهد، از جمله نیویورک، لندن و استرالیا. زمین لرزهٔ بزرگتر کمتر اتفاق میافتد، رابطه به صورت نمایی است؛ برای مثال، تقریباً ده برابراز زلزلهها ی بزرگتر از شدت ۴ در یک دوره زمانی خاص نسبت به زلزلههای بزرگتر از شدت ۵ رخ میدهد. در (لرزه خیزی کم) انگلستان، به عنوان مثال، محاسبه شدهاست که عود به طور متوسط عبارتند از: زلزله ۳٫۷ -- ۴٫۶ در هر سال، زلزله ۴٫۷ -- ۵٫۵ هر ۱۰ سال، و زلزله ۵٫۶ یا بالاتر در هر ۱۰۰ سال است. این نمونهای از قانون گوتنبرگ- ریشتر است. تعداد ایستگاههای لرزهای از حدود ۳۵۰ در سال ۱۹۳۱ امروزه به هزارها از افزایش یافتهاست. نتیجتاً، تعداد بیشتری زمین لرزه نسبت به گذشته منتشر میشود، اما این به دلیل بهبود ابزار اندازهگیری است نه به دلیل افزایش تعداد زمین لرزهها. (USGS) تخمین میزند که از سال ۱۹۰۰ تا به حال به طور متوسط ۱۸ زلزله بزرگ (قدر ۷٫۰-۷٫۹) و یک زلزله خیلی بزرگ (قدر ۸٫۰ و یا بیشتر) در هر سال وجود داشتهاست، و این نسبت تقریباً ثابت بودهاست. در سالهای اخیر، تعداد زمین لرزههای بزرگ در هر سال کاهش یافتهاست، اگرچه این نتیجهٔ نوسانات آماری است، نه از روند سیستماتیک. آمار دقیق بیشتر در اندازه و تعداد زلزلهها، از (USGS) در دسترس است. بسیاری از زمین لرزههای جهان (۹۰ ٪ و ۸۱ ٪ از بزرگترین) در طول ۰۰۰،۴۰ کیلومتر، منطقه نعل اسبی شکل به نام کمربند زمین لرزه سیرکم پاسیفیک(circum-Pacific seismic belt)، که همچنین به عنوان زنگ آتش اقیانوس آرام شناخته شده، اتفاق میافتند. که در اکثرنفاط با صفحهٔ اقیانوس آرام هممرز است. زلزلههای بزرگ تمایل دارند در طول مرز صفحههای دیگر نیز رخ دهند: مثلاً در امتداد کوههای هیمالیا. با رشد سریع شهرهای بزرگ مانند مکزیکوسیتی، توکیو و تهران، در مناطق پر خطر زمین لرزه، برخی از زلزله شناسان هشدار میدهند که ممکن است زلزله زندگی تا حداکثر ۳ میلیون نفر را بگیرد.
لرزهخیزی القا شده
در حالی که اکثر زمینلرزهها توسط حرکت صفحات تکتونیکی زمین ایجاد میشود، فعالیتهای انسانی نیز میتواند زمینلرزه تولید کند. چهار گونه فعالیتهای اصلی در این پدیده مشارکت میکنند: احداث سدها و ساختمانهای بزرگ، حفاری و تزریق مایع به داخل چاه، استخراج از معادن زغال سنگ، و استخراج نفت.
شاید بهترین نمونه شناخته شده زمینلرزه سال ۲۰۰۸ در استان سیچوان چین است، این لرزش منجر به ۲۲۷۶۹، نفر تلفات شد و نوزدهمین زمینلرزه مرگبار در تمام دورانها بودهاست. باور بر این است که سد زیپینگو (Zipingpu)، زیر فشار گسل ۱۶۵۰ فوت (۵۰۳ متر) نوسان یافته؛ این فشار احتمالاً قدرت زمینلرزه را افزایش داده و سرعت حرکت گسل را شتاب بخشیدهاست. همچنین بزرگترین زمین لرزهای که در تاریخ استرالیا روی داد، توسط بشر القا شده بود؛ از طریق استخراج از معادن زغال سنگ. شهر نیوکاسل بر بخش بزرگی از مناطق استخراج معادن زغال سنگ ساخته شده بود. زلزله از گسلی که به خاطر استخراج میلیونها تن سنگ معدن ایجاد شده بود، تولید شد.
در سال ۲۰۱۱ میلادی، وقوع تعداد ۱۱ زمینلرزه نامعمول در شهر یانگ استون در ایالت اوهایوی آمریکا باعث شد که پژوهشگران به این نتیجه برسند که فعالیتهای اکتشاف گاز و تزریق مایع به درون لایههای زمین در آن منطقه باعث فشار بر لایهها و عامل بروز زمینلرزه شدهاند.
اندازهگیری شدت و محل زلزله
زلزله را میتوان توسط لرزه نگار(seismometers) تا فواصل بسیار بزرگ ثبت کرد، چرا که امواج لرزهای حتی از داخل زمین هم عبور میکنند. قدر مطلق اندازهٔ زلزله مطابق قرارداد توسط اعداد در مقیاس قدر گشتاور (که قبلاً در مقیاس ریشتر، از قدر ۷ باعث آسیب جدی و بزرگ بیشتر مناطق گزارش شده)، در حالی که احساس قدر با استفاده از مقیاس مرکالی گزارش میشود. هر لرزش انواع امواج لرزهای را تولید میکند که با سرعتهای مختلف ازداخل سنگ عبور میکنند: امواج طولی P (امواج ضربهای یا فشاری) امواج عرضی S (هر دو امواج بدن) و امواج سطحی مختلف (امواج ریلی). سرعت انتشار امواج لرزهای حاصل از محدوده تقریبی ۳ کیلومتر بر ثانیه تا ۱۳ کیلومتر بر ثانیه، بسته به تراکم و کشش از مقدار میانه تغییر میکند. در داخل کره زمین امواج ضربهای یا P بسیار سریعتر از امواج S حرکت میکنند. (تقریباً ۱٫۷: ۱). تفاوت در زمان سفرامواج از کانون به رصدخانه برای اندازهگیری فاصلهاست و میتواند منابع لرزه و ساختار درون زمین را نشان دهد. همچنین عمق کانون (hypocenter) را میتوان به طور تقریبی محاسبه کرد. قانون کلی: به طور متوسط، فاصله (کیلومتر) به زلزله برابر است با زمان (ثانیه) بین امواج P و S. انحراف خفیف به دلیل ناهمگن بودن لایههای زیرسطحی زمین است.
آثار زمین لرزه
لرزاندن و گسیختگی زمین
لرزاندن و گسیختگی زمین اثرات اصلی ایجاد شده توسط زمین لرزه هستند، اساساً منجر به آسیب زیاد یا کم ساختمانها و دیگر سازههای سفت و سخت میشود. شدت عوارض بستگی به ترکیب پیچیدهٔ بزرگی زلزله، فاصله از مرکز زلزله، شرایط زمینشناسی و geomorpholical محل دارد که باعث تقویت یا کاهش انتشار امواج میشود. تکان زمین را با شتاب زمین اندازهگیری میکنند. ویژگیهای خاص زمینشناسی، geomorphological و geostructural محل میتوانند میزان لرزش زمین را حتی در زلزلههای کم شدت افزایش دهند. این اثر، سایت یا تقویت محلی نامیده شدهاست. اصولاً به دلیل انتقال حرکت لرزهای از خاک سخت به خاک سطحی نرم، تمرکز و ذخیرهٔ انرژی لرزهای در کانون به علت نوعی تنظیم هندسی میباشد. گسیختگی زمین در واقع شکستن آشکار و جابه جایی سطح کره زمین در طول گسل است که ممکن است در مورد زلزله بزرگ مترها باشد. گسیختگی زمین خطر بزرگی برای سازههای مهندسی بزرگ مانند سدها، پلها و ایستگاههای قدرت هستهای است در نتیجه نیاز به نقشه برداری دقیق از گسلهای موجود برای شناسایی هر گونه احتمال شکستن سطح زمین در طول مدت عمر سازه وجود دارد.
رانش زمین و بهمن
زلزله، همراه با طوفان شدید، فعالیت آتشفشانی، برخورد موج ساحلی، و آتش سوزی بزرگ، میتواند منجر به عدم ثبات شیب زمین وخطر بزرگی در زمینشناسی شود. خطر زمین لغزش حتی ممکن است در حالی که پرسنل اورژانس اقدام به نجات میکنند باقی بماند.
آتش
زلزله میتواند با صدمه زدن به قدرت برق یا خطوط گاز منجر به آتش سوزی شود. در صورت صدمه به شبکه آبرسانی و از دست دادن فشار، جلوگیری از گسترش آتش نیز ممکن است مشکل شود. برای مثال، مرگ و میر در زلزله ۱۹۰۶ سان فرانسیسکو بیشتر توسط آتش سوزی بود تا از زلزله.
روانگرایی خاک
روانگرایی خاک یا شبیه به مایع عملکردن خاک وقتی رخ میدهد که، به خاطر تکانها، دانههای مواد اشباع شده با آب (مانند شن و ماسه) به طور موقت استحکام خود را از دست داده و از شکل جامد به حالت روان تبدیل شوند. روانگرایی خاک میتواند ساختارهای سفت و سخت، مانند ساختمانها و پلها را، کج کند یا به ساختارهای فرورونده تبدیل کند. برای مثال، در زلزله ۱۹۶۴ آلاسکا، روانگرایی خاک باعث شد ساختمانهای بسیاری در زمین فروروند و در نهایت به روی خود فروبریزند.
پس لرزه زلزلهای است که پس از زلزله اصلی، (mainshock) رخ میدهد. پس لرزه در منطقه همان شوک اصلی است، اما همیشه از لحاظ قدرت کوچکتر است. اگر پس لرزه بزرگ تر از شوک اصلی باشد، پس لرزه به عنوان شوک اصلی و شوک اولیه اصلی به عنوان foreshock نامگذاری میشود. پس لرزهها زمانی به وجود میآیند که پوسته در اطراف صفحه گسل جا به جا شده با اثرات شوک اصلی تطبیق داده میشود.

ازدحام زلزلهها
ازدحام زلزله، سلسلهای از زمین لرزههاست که در منطقهای خاص در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتند. آنها با زلزلههایی که به دنبال آنها مجموعهای از پس لرزههاست متفاوتند با توجه به این واقعیت که هیچکدام از تک زمین لرزهها در دنباله شوک اصلی نیست، بنابراین هیچیک از قدرت قابل توجهی بالاتر از دیگران ندارد. نمونهای از ازدحام زلزله، فعالیت پارک ملی یلو استون(Yellowstone) در سال ۲۰۰۴ میباشد.
طوفان زلزله
گاهی اوقات یک سری از زمین لرزهها به صورت طوفان زلزله رخ میدهد، که در آن زلزله به گسل پرخوشه ضربه میزند، که باعث لرزش و یا توزیع مجدّد تنش از زلزله قبلی ارسال شده، میشود. مشابه پس لرزهها اما در بخشهای مجاور گسل، این طوفانها طی سالیان اتفاق میافتد، همراه با برخی زلزلهها یی که به اندازهٔ زلزلههای اولیه مخربند. چنین الگویی در دنبالهٔ زلزلهها در گسل شمال آناتولی در ترکیه در قرن ۲۰ مشاهده شد و برای خوشههای غیرعادی قدیمی از زلزله بزرگ در خاور میانه استنباط شد.
حجم و تعداد دفعات وقوع
حدود ۵۰۰،۰۰۰ زمین لرزه در هر سال وجود دارد که از این تعداد ۱۰۰،۰۰۰ تا میتواند احساس میشود. زمین لرزهٔ کوچک به طور مداوم در سراسر جهان در مناطقی مانند کالیفرنیا و آلاسکا، ایالات متحده همچنین در گواتمالا، شیلی، پرو، اندونزی، ایران، پاکستان، آزورس در پرتغال، ترکیه، نیوزیلند، یونان، ایتالیا و ژاپن رخ میدهد، اما زلزله میتواند، تقریباً در هر نقطهای رخ دهد، از جمله نیویورک، لندن و استرالیا. زمین لرزهٔ بزرگتر کمتر اتفاق میافتد، رابطه به صورت نمایی است؛ برای مثال، تقریباً ده برابراز زلزلهها ی بزرگتر از شدت ۴ در یک دوره زمانی خاص نسبت به زلزلههای بزرگتر از شدت ۵ رخ میدهد. در (لرزه خیزی کم) انگلستان، به عنوان مثال، محاسبه شدهاست که عود به طور متوسط عبارتند از: زلزله ۳٫۷ -- ۴٫۶ در هر سال، زلزله ۴٫۷ -- ۵٫۵ هر ۱۰ سال، و زلزله ۵٫۶ یا بالاتر در هر ۱۰۰ سال است. این نمونهای از قانون گوتنبرگ- ریشتر است. تعداد ایستگاههای لرزهای از حدود ۳۵۰ در سال ۱۹۳۱ امروزه به هزارها از افزایش یافتهاست. نتیجتاً، تعداد بیشتری زمین لرزه نسبت به گذشته منتشر میشود، اما این به دلیل بهبود ابزار اندازهگیری است نه به دلیل افزایش تعداد زمین لرزهها. (USGS) تخمین میزند که از سال ۱۹۰۰ تا به حال به طور متوسط ۱۸ زلزله بزرگ (قدر ۷٫۰-۷٫۹) و یک زلزله خیلی بزرگ (قدر ۸٫۰ و یا بیشتر) در هر سال وجود داشتهاست، و این نسبت تقریباً ثابت بودهاست. در سالهای اخیر، تعداد زمین لرزههای بزرگ در هر سال کاهش یافتهاست، اگرچه این نتیجهٔ نوسانات آماری است، نه از روند سیستماتیک. آمار دقیق بیشتر در اندازه و تعداد زلزلهها، از (USGS) در دسترس است. بسیاری از زمین لرزههای جهان (۹۰ ٪ و ۸۱ ٪ از بزرگترین) در طول ۰۰۰،۴۰ کیلومتر، منطقه نعل اسبی شکل به نام کمربند زمین لرزه سیرکم پاسیفیک(circum-Pacific seismic belt)، که همچنین به عنوان زنگ آتش اقیانوس آرام شناخته شده، اتفاق میافتند. که در اکثرنفاط با صفحهٔ اقیانوس آرام هممرز است. زلزلههای بزرگ تمایل دارند در طول مرز صفحههای دیگر نیز رخ دهند: مثلاً در امتداد کوههای هیمالیا. با رشد سریع شهرهای بزرگ مانند مکزیکوسیتی، توکیو و تهران، در مناطق پر خطر زمین لرزه، برخی از زلزله شناسان هشدار میدهند که ممکن است زلزله زندگی تا حداکثر ۳ میلیون نفر را بگیرد.
لرزهخیزی القا شده
در حالی که اکثر زمینلرزهها توسط حرکت صفحات تکتونیکی زمین ایجاد میشود، فعالیتهای انسانی نیز میتواند زمینلرزه تولید کند. چهار گونه فعالیتهای اصلی در این پدیده مشارکت میکنند: احداث سدها و ساختمانهای بزرگ، حفاری و تزریق مایع به داخل چاه، استخراج از معادن زغال سنگ، و استخراج نفت.
شاید بهترین نمونه شناخته شده زمینلرزه سال ۲۰۰۸ در استان سیچوان چین است، این لرزش منجر به ۲۲۷۶۹، نفر تلفات شد و نوزدهمین زمینلرزه مرگبار در تمام دورانها بودهاست. باور بر این است که سد زیپینگو (Zipingpu)، زیر فشار گسل ۱۶۵۰ فوت (۵۰۳ متر) نوسان یافته؛ این فشار احتمالاً قدرت زمینلرزه را افزایش داده و سرعت حرکت گسل را شتاب بخشیدهاست. همچنین بزرگترین زمین لرزهای که در تاریخ استرالیا روی داد، توسط بشر القا شده بود؛ از طریق استخراج از معادن زغال سنگ. شهر نیوکاسل بر بخش بزرگی از مناطق استخراج معادن زغال سنگ ساخته شده بود. زلزله از گسلی که به خاطر استخراج میلیونها تن سنگ معدن ایجاد شده بود، تولید شد.
در سال ۲۰۱۱ میلادی، وقوع تعداد ۱۱ زمینلرزه نامعمول در شهر یانگ استون در ایالت اوهایوی آمریکا باعث شد که پژوهشگران به این نتیجه برسند که فعالیتهای اکتشاف گاز و تزریق مایع به درون لایههای زمین در آن منطقه باعث فشار بر لایهها و عامل بروز زمینلرزه شدهاند.
اندازهگیری شدت و محل زلزله
زلزله را میتوان توسط لرزه نگار(seismometers) تا فواصل بسیار بزرگ ثبت کرد، چرا که امواج لرزهای حتی از داخل زمین هم عبور میکنند. قدر مطلق اندازهٔ زلزله مطابق قرارداد توسط اعداد در مقیاس قدر گشتاور (که قبلاً در مقیاس ریشتر، از قدر ۷ باعث آسیب جدی و بزرگ بیشتر مناطق گزارش شده)، در حالی که احساس قدر با استفاده از مقیاس مرکالی گزارش میشود. هر لرزش انواع امواج لرزهای را تولید میکند که با سرعتهای مختلف ازداخل سنگ عبور میکنند: امواج طولی P (امواج ضربهای یا فشاری) امواج عرضی S (هر دو امواج بدن) و امواج سطحی مختلف (امواج ریلی). سرعت انتشار امواج لرزهای حاصل از محدوده تقریبی ۳ کیلومتر بر ثانیه تا ۱۳ کیلومتر بر ثانیه، بسته به تراکم و کشش از مقدار میانه تغییر میکند. در داخل کره زمین امواج ضربهای یا P بسیار سریعتر از امواج S حرکت میکنند. (تقریباً ۱٫۷: ۱). تفاوت در زمان سفرامواج از کانون به رصدخانه برای اندازهگیری فاصلهاست و میتواند منابع لرزه و ساختار درون زمین را نشان دهد. همچنین عمق کانون (hypocenter) را میتوان به طور تقریبی محاسبه کرد. قانون کلی: به طور متوسط، فاصله (کیلومتر) به زلزله برابر است با زمان (ثانیه) بین امواج P و S. انحراف خفیف به دلیل ناهمگن بودن لایههای زیرسطحی زمین است.
آثار زمین لرزه
لرزاندن و گسیختگی زمین
لرزاندن و گسیختگی زمین اثرات اصلی ایجاد شده توسط زمین لرزه هستند، اساساً منجر به آسیب زیاد یا کم ساختمانها و دیگر سازههای سفت و سخت میشود. شدت عوارض بستگی به ترکیب پیچیدهٔ بزرگی زلزله، فاصله از مرکز زلزله، شرایط زمینشناسی و geomorpholical محل دارد که باعث تقویت یا کاهش انتشار امواج میشود. تکان زمین را با شتاب زمین اندازهگیری میکنند. ویژگیهای خاص زمینشناسی، geomorphological و geostructural محل میتوانند میزان لرزش زمین را حتی در زلزلههای کم شدت افزایش دهند. این اثر، سایت یا تقویت محلی نامیده شدهاست. اصولاً به دلیل انتقال حرکت لرزهای از خاک سخت به خاک سطحی نرم، تمرکز و ذخیرهٔ انرژی لرزهای در کانون به علت نوعی تنظیم هندسی میباشد. گسیختگی زمین در واقع شکستن آشکار و جابه جایی سطح کره زمین در طول گسل است که ممکن است در مورد زلزله بزرگ مترها باشد. گسیختگی زمین خطر بزرگی برای سازههای مهندسی بزرگ مانند سدها، پلها و ایستگاههای قدرت هستهای است در نتیجه نیاز به نقشه برداری دقیق از گسلهای موجود برای شناسایی هر گونه احتمال شکستن سطح زمین در طول مدت عمر سازه وجود دارد.
رانش زمین و بهمن
زلزله، همراه با طوفان شدید، فعالیت آتشفشانی، برخورد موج ساحلی، و آتش سوزی بزرگ، میتواند منجر به عدم ثبات شیب زمین وخطر بزرگی در زمینشناسی شود. خطر زمین لغزش حتی ممکن است در حالی که پرسنل اورژانس اقدام به نجات میکنند باقی بماند.
آتش
زلزله میتواند با صدمه زدن به قدرت برق یا خطوط گاز منجر به آتش سوزی شود. در صورت صدمه به شبکه آبرسانی و از دست دادن فشار، جلوگیری از گسترش آتش نیز ممکن است مشکل شود. برای مثال، مرگ و میر در زلزله ۱۹۰۶ سان فرانسیسکو بیشتر توسط آتش سوزی بود تا از زلزله.
روانگرایی خاک
روانگرایی خاک یا شبیه به مایع عملکردن خاک وقتی رخ میدهد که، به خاطر تکانها، دانههای مواد اشباع شده با آب (مانند شن و ماسه) به طور موقت استحکام خود را از دست داده و از شکل جامد به حالت روان تبدیل شوند. روانگرایی خاک میتواند ساختارهای سفت و سخت، مانند ساختمانها و پلها را، کج کند یا به ساختارهای فرورونده تبدیل کند. برای مثال، در زلزله ۱۹۶۴ آلاسکا، روانگرایی خاک باعث شد ساختمانهای بسیاری در زمین فروروند و در نهایت به روی خود فروبریزند.